زن و شوهرهایی که هر دو هنرمند هستند

ببین آرایش چه میکنه ؟

ادامه در ادمه مطلب :

عکس هایی از چهرهای پنهان در نقاشیها !

نقاشي زباني است براي همه آدمها و به سواد مربوط نيست به فهم هامربوط است. نقاشي واسطه ساده است براي

تفهيم مفاهيم به شاگرد.نقاشي واسط اي براي تفهيم وظائف شخصي و تربيتي كودك است.

نقاشي يك گفتگوي دو طرفه است گفتگوي مربي با بچه و درد دل بچه با مربي.نقاشي مي تواند در مهارت كمك كند

ولي عامل اصلي نمي تواند باشدنقاشي به عنوان بهترين وسيله تربيتي و به عنوان يك زبان و يك وسيله مكالمه با

فرزند به نحو آزاد مي باشددر این گالری عکس هایی از چهره های پنهان در نقاشیها به نمایش گذاشته شده است.

رفت ! بسلامت ! من خدا نیستم بگویم صد بار اگه توبه شکستی باز آی ،

آنکه رفت به حرمت آنچه با خود برد حق بازگشت ندارد !

رفتنش مردانه نبود لااقل مرد باشد و برنگردد...

تصاویر شگفت انگیز از ازدواج پسر ۸ ساله با زن ۶۱ ساله در افریقای جنوبی

جد بزرگ سانله ماسیله لا شبی به خواب او آمده و به وی می گوید ازدواج کن.

۷ دلیل اصلی که شما احساس شادی نمی‌کنید

فقط برای یک لحظه خنده

حالا شما برین ادم برفی درست کنید

شکست سوخت بال و پرم چقدر دلتنگم ........................

زِ هجرِ یارِ در سفرم چقدر دلتنگم .........................

در این میان برایِ گفتنِ دوستت دارم

همیشه آخرین نفرم چقدر دلتنگم .................

خدا ، زِ او خبری خدا از او پِیکی

نمیدهد به من خبرم چقدر دلتنگم .....................

ببین که در رهِ او به سوگ میشینم

شکست زِ غم دلم کمرم چقدر دلتنگم ..................

دلم هوای تو میخواهد در این نبودِ اکسیژن .........................

تویی به عمرِ من ثمرم چقدر دلتنگم ....................

شبی که از تو نباشد به سینه ام آهی

چه سود از آن که شود سحرم چقدر دلتنگم .....................

از آن شبی که میرفتی هنوز بی تابم

کسی نبود و نیست دور و برم چقدر دلتنگم .................

 نقاشی های زیبا و شگفت انگیز با مداد

آشنایی با خواص 7 ماده غذایی چربی‌سوز

همه ما می‌دانیم، اگر بیش از لازم کالری بگیریم، چاق می‌شویم. در اینجا 7 ماده غذایی از بین برنده چربی

را به شما معرفی می‌کنیم

ادامه در ادامه مطلب:

       ۹ واقعیت درمورد عطسه

به روز رسانی یکشنبه 20 اسفند 

با یک گل بهار نمی شه

راستشو بخواین این ضرب المثل همین طوری بیخود گفته نشده اما ما سعی کردیم با حل یه معادله چند

مجهولی این قضیه رو واستون موشکافی کنیم اگه یه خورده به معنی این جمله دقت بشه می توان فهمید

که در اون بار معنایی بسیار زیادی نهفته است!

تابلوی ارز و سکه

به روز رسانی یکشنبه 20 اسفند ماه (ریال)

 جایی که سنگ روی سنگ بند می‌شود!

یکی از جاذبه‌های گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد سنگی چند صد ساله است که با خاطرات ابا و

 امروز هم روزی از روزهای خداست

 و من آرامتر از دیروز و سرمست از تو مینویسم

 باز هم مثل همیشه برای نوشتن تو را بهانه میکنم

 و چه لذت بخش است از تو نوشتن و چه زیباست برای تو نوشتن

 و من این زیبایی را با تمام دنیا عوض نمیکنم ..........................................

 لحظه های بی تو بودن را با خیال تو سر میکنم و معتقدم دوری مانع از رسیدن نیست ......

 من هرشب به تو میرسم هر ساعت ... هر دقیقه ... هر ثانیه ....

 و هر لحظه که به تو می اندیشم تو را در کنار خویش و در وجودم احساس میکنم ......و این برای من ....

                                                     خود رسیدن است

 این فاصله ها فقط بهانه ایست برای نوشتن تا نوشته هایی که مجالی میخواهند برای نوشته شدن.

............................................ای بهار روز های زندگی.........................................................

ای بهار عاشق همیشگیم.............................................................ای بهارم گل باغ و زارمن

.........................................ای بهارم باغبان ویار من...................................................

با تو پر میشه پر از گل عشق.......................................................................................

...................................توی دل من شده پر از یاس و شقایق............................................

...............................................................................تو عشق من هستی.....................

.....................................................................................................تو ستاره ی من هستی

............................................................................تو راه چاره ی من هستی................

.............................................تو که باشی در کنارم............................................................

........از هر هرچی دارم رهام بهارم................................................................................................

آمدم پرواز کنم با تو....................................................................................................................

به سرزمین رویا وعشق..............................................................................................................

پرواز بسوی چیزی دست نیافتنی.................................................................................................

پرواز به سوی تو ای یار نازنین.....................................................................................................

هوای دفترم امشب هوای عاشقیست                                              

                                                      ...

 .........................................................................

                                                                         .......................................................................

.........................................................................

                                                                       ......................................................................

                                                                    ...

                                                                    ...

                                                  غرور بغض و نیازم غریق دلتنگی                     

     10 درس بزرگ از 10 میلیاردر مشهور

فراد مشهور و پولدار هر یک داستان های جالبی برای خود دارند و خواندن سرگذشت هر یک از آنها می تواند

خدایا...

خدایا چگونه زیستن را به من بیاموز ....

چگونه مردن را خود خواهم آموخت .

اگر

تنهاترین

تنها هم باشم

باز هم خدا هست

او جانشین تمام نداشتن هاست

   7 قانون 2500 ساله برای رسیدن به خوشبختی

چه می‌خواهید؟

شيطان

ديروز شيطان را ديدم. در حوالي ميدان بساطش را پهن کرده بود؛ فريب

مي‌فروخت. مردم دورش جمع شده‌ بودند،‌ هياهو مي‌کردند و هول مي‌زدند و

بيشتر مي‌خواستند. توي بساطش همه چيز بود: غرور، حرص،‌دروغ و خيانت،‌

جاه‌طلبي و ... هر کس چيزي مي‌خريد و در ازايش چيزي مي‌داد. بعضي‌ها

تکه‌اي از قلبشان را مي‌دادند و بعضي‌ پاره‌اي از روحشان را. بعضي‌ها

ايمانشان را مي‌دادند و بعضي آزادگيشان را. شيطان مي‌خنديد و دهانش بوي

گند جهنم مي‌داد. حالم را به هم مي‌زد. دلم مي‌خواست همه نفرتم را توي

صورتش تف کنم.

انگار ذهنم را خواند. موذيانه خنديد و گفت: من کاري با کسي ندارم،‌فقط

گوشه‌اي بساطم را پهن کرده‌ام و آرام نجوا مي‌کنم. نه قيل و قال مي‌کنم و

نه کسي را مجبور مي‌کنم چيزي از من بخرد. مي‌بيني! آدم‌ها خودشان دور من

جمع شده‌اند. جوابش را ندادم. آن وقت سرش را نزديک‌تر آورد و گفت‌: البته

تو با اينها فرق مي‌کني.تو زيرکي و مومن. زيرکي و ايمان، آدم را نجات

مي‌دهد. اينها ساده‌اند و گرسنه. به جاي هر چيزي فريب مي‌خورند. از شيطان

بدم مي‌آمد. حرف‌هايش اما شيرين بود. گذاشتم که حرف بزند و او هي گفت و

گفت و گفت. ساعت‌ها کنار بساطش نشستم تا اين که چشمم

به جعبه‌اي عبادت افتاد که لا به لاي چيز‌هاي ديگر بود. دور از چشم

شيطان آن را برداشتم و توي جيبم گذاشتم.

با خودم گفتم: بگذار يک بار هم شده کسي، چيزي از شيطان بدزدد. بگذار يک

بار هم او فريب بخورد. به خانه آمدم و در کوچک جعبه عبادت را باز کردم.

توي آن اما جز غرور چيزي نبود. جعبه عبادت از دستم افتاد و غرور توي اتاق

ريخت. فريب خورده بودم، فريب. دستم را روي قلبم گذاشتم،‌نبود! فهميدم که

آن را کنار بساط شيطان جا گذاشته‌ام. تمام راه را دويدم. تمام راه لعنتش

کردم. تمام راه خدا خدا کردم. مي‌خواستم يقه نامردش را بگيرم. عبادت

دروغي‌اش را توي سرش بکوبم و قلبم را پس بگيرم. به ميدان رسيدم، شيطان

اما نبود. آن وقت نشستم و هاي هاي گريه کردم. اشک‌هايم که تمام

شد،‌بلند شدم. بلند شدم تا بي‌دلي‌ام را با خود ببرم که صدايي شنيدم،

صداي قلبم را. و همان‌جا بي‌اختيار به سجده افتادم و زمين را بوسيدم. به

شکرانه قلبي که پيدا شده بود